آرامگاه حقیقی محمد غزالی کجاست؟/۲
یک پژوهشگر و باستانشناس خراسانی در مورد آرامگاه و خانقاه غزالی گفت: آثار و شواهد موجود در بجهخشتی جهت دستیابی به هدف مناسب بود. روایات و شایعات هم میتوانست در اجرای تصمیم مؤثر باشد اما راهنمای عمل نبود؛ بنابراین سعی شد این موارد جدی گرفته نشود و به پیروی از اصول و روش کاوش پس
یک پژوهشگر و باستانشناس خراسانی در مورد آرامگاه و خانقاه غزالی گفت: آثار و شواهد موجود در بجهخشتی جهت دستیابی به هدف مناسب بود. روایات و شایعات هم میتوانست در اجرای تصمیم مؤثر باشد اما راهنمای عمل نبود؛ بنابراین سعی شد این موارد جدی گرفته نشود و به پیروی از اصول و روش کاوش پس از اخذ مجوز در ۲۲ مهر ۱۳۷۴ هجری شمسی کاوش باستانشناسی با هدف تعیین ماهیت و هویت سازه معماری مدفون در خاک آغاز شد.
رجبعلی لبافخانیکی اظهار کرد: در محدوده باستانشناسی گودالی در ابعاد ۲۰ در ۲۰ متر تعیین و حفاری آن در محدوده انجام شد. لایه سطحی آن به ضخامت ۳۰ سانتیمتر است که بر اثر فعالیتهای کشاورزی درهم ریخته شده و ترکیبی از خاک، قطعات آجر، گچ و کاشی بود و در عمق حدود ۲۵ سانتیمتری نیز نخستین نشانه معماری ظاهر شد که سکویی گلی گچاندود مکعب مستطیل در ابعاد ۱۸۳ در ۹۲ سانتیمتر بود.
وی ادامه داد: سطح فوقانی آن سکو حین خاکبرداری و تسطیح زمین از میان رفته است. همچنین در ادامه خاکبرداری ۲ سکوی گلی گچاندود دیگر در جنوب غرب سکوی اول ظاهر شد که آن نیز توسط حفاران غیرمجاز به شدت آسیب دیده بود.
لباف خانیکی تصریح کرد: با برداشت تمام خاکها در عمق حدود ۷۰ سانتیمتری از زمینهای اطراف یک کف گچاندود به مساحت ۱۳ متر مربع ظاهر شد. آن کف را دیواری آجری به ضخامت ۲۲۰ تا ۲۴۰ سانتیمتر محصور میکرده که پس از انهدام بنا احتمالا بقایای دیوارها هم به منظور استفاده از آجرها و نیز تسطیح زمین از میان برداشته شده و از شالوده دیوارها تنها یک رج آجر بر جای مانده که از همان باقی مانده اندک اطلاعات زیادی در ارتباط با فرم، ابعاد، ماهیت، مراحل شکلگیری، مصالح ساختمانی، تاسیسات برودتی و حرارتی و تزئینات معماری بنا قابل درک است.
این پژوهشگر خراسانی ادامه داد: در زمین وسیع سه ضلع جنوب غرب، جنوب شرق و شمال شرق سه کانال با ابعاد متفاوت تعبیه شده است. کانالهایی که به سمت بالا پیش رفته، میتوانست به عنوان دودکش یا هواکش(تهویه) برای فضای زیرزمین کاربرد داشته باشد. با توجه به شالوده دیوارها پلان بنای منهدم شده از درون هشت ضلعی و در نمای بیرونی دایره بوده است.
لباف خانیکی افزود: شالوده دیوار بر فراز سکوی سنگی ایجاد شده که در اصل پوشش یا بام فضای زیر زمین بوده است. حدود ۳۰ سانتیمتر از بالای رویه بدنه سکو که احتمالا در گذشته از سطح زمینهای اطراف بلندتر بوده با اندود گچ آراسته شده و بر جانب شمال غرب آن ورودی زیرزمین در درون یک قاب مستطیل ایجاد شده و امکان ورود به فضای زیرزمین را فراهم کرده است.
وی گفت: یافتهها به اضافه قطعات متعدد آجر، آجرهای منقوش قالب زده، قطعات کاشی منقوش قالب زده، کاشیهای نره، قطعاتی از تزئینات و کتیبههای گچی که قابل مقایسه با تزیینات معماری میل اخنگان، گنبد سلطانیه و فضاهای معماری عصر ایلخانی تخت سلیمان بود، میتوانست متعلق به یک برج مقبره مربوط به اواخر قرن هشتم هجری قمری باشند که ظاهرا ارتباط مستقیم با آرامگاه غزالی نداشته است.
این باستانشناس خراسانی ادامه داد: اما فضای زیرزمین نیز به لحاظ پلان، ساختار، کارکرد و تزئینات معماری با برج مقبره مذکور که بعدها بر فراز آن ساخته شده بود، کاملا متفاوت بود.
لبافخانیکی اظهار کرد: پس از شناسایی نسبی برج مقبره وارد زیرزمین شدیم. کلیت بنای زیرزمین عبارت بود از یک فضای چلیپایی(صلیبی شکل) با دیوارهای سنگی که میانه آن انباشته از خاکها و ضایعاتی بود که از طریق حفرهای که حفاران غیرمجاز ایجاد کرده بودند، به درون ریخته بود. حفاران غیرمجاز از طریق همان منفذی که ایجاد کرده بودند به درون راه یافته و خاکها و دیگر اشیا و آثار موجود در آن مکان را زیر و رو و دگرگون کرده بودند و حتی بر بدنه و کف طاقچهها نیز شاید به طمع گنج، حفرههایی ایجاد کرده بودند.
لباف خانیکی تصریح کرد: پس از عکسبرداری از وضع موجود با هدف آگاهی از هویت بنا و آثار احتمالی موجود در آن اقدام به خاکبرداری با ملاحظات خاص علمی شد. تمام یافتهها عکسبرداری و مستندسازی شد و حتیالامکان تلاش شد پدیدههای یافت شده تا پایان خاکبرداری در جای خود باقی بماند تا ارتباط احتمالی آن با یکدیگر قابل تشخیص باشد.
وی اظهار کرد: موارد یافت شده شامل چند قطعه بزرگ گچ با رویه صاف در کنار دیوار، کاشیهای نصب شده بر دیوار و بخشی از یک جمجمه که در میان سنگ و خشت قبل از رسیدن به کف بود. روی کف نیز قطعات در هم ریخته گچ، سنگ، کاشی، آجر، چوب پوسیده و اسکلت انسان حکایت از ورود اشخاصی به درون آن فضا در گذشته و ایجاد آشفتگی و جابهجایی و در هم ریختگی داشت.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی گفت: فضای چلیپایی و چهارایوانی داخلی بنا نسبتا سالم بود. بر سقف آن بعدها کتیبهای نصب شده و در طاقچههای انتهای ایوانها به تناسب مراحل کاربری آن فضا تغییراتی داده شده بود. همان تغییرات و یافتههای روی کف این امکان را به گروه داد تا در مورد فلسفه وجودی بنا و نیز کاربری آن در مراحل مختلف و تغییر و تحولاتی که به آن داده شده، اظهار نظر شود.
منبع: ایسنا
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰