کد خبر : 161602
تاریخ انتشار : یکشنبه 21 آذر 1400 - 11:48
-

ما همه «نفر دوم» هستیم!

ما همه «نفر دوم» هستیم!

«بدبختانه انگار ما مشروعیت لازم برای انجام هر خطایی را از خطاکار قبلی می‌گیریم؛ یک وضع اسفبار که وقتی رواج می‌یابد، دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.» به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند در یادداشتی نوشت: «مترو، قطارها و ایستگاه‌های شلوغش یکی از بهترین تجلی‌گاه‌های فرهنگ روزمره این کشور است. شاید نمودی از آن چه هستیم و

ما همه «نفر دوم» هستیم!

«بدبختانه انگار ما مشروعیت لازم برای انجام هر خطایی را از خطاکار قبلی می‌گیریم؛ یک وضع اسفبار که وقتی رواج می‌یابد، دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.»

به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند در یادداشتی نوشت: «مترو، قطارها و ایستگاه‌های شلوغش یکی از بهترین تجلی‌گاه‌های فرهنگ روزمره این کشور است. شاید نمودی از آن چه هستیم و آن چه می‌کنیم، به خوبی در چنین لوکیشنی قابل رؤیت باشد. همان قدر که مرام و لوطی‌گری شرقی و ایرانی در تعارف کردن جوان‌ها به سالمندان قابل تأمل است، فوجی از خلقیات نکوهیده ما را هم می‌توان بین همین مسافران دید؛ از آنها که روی صندلی پهن می‌شوند و به حق خودشان قانع نیستند تا آنها که بلندبلند حرف می‌زنند و شوخی می‌کنند، توجهی به رعایت حریم شخصی دیگران ندارند و دائم توی گوشی موبایل هم سرک می‌کشند. انگار بخش زیادی از خوب و بد ما را کنسرو کرده‌اند و در این محفظه مختصر گنجانده‌اند.

بین همه عجایب مترو اما، یک لحظه خاص و تکرارشونده وجود دارد که انگار یکی از بزرگ‌ترین دردهای جامعه ما را بیرون می‌ریزد و با ظرافت آشکار می‌کند. این لحظه ویژه و استثنایی، به سوار و پیاده شدن مسافران مربوط است. بارها گفته شده و همه هم می‌دانند که اولویت با مسافرانی است که قصد پیاده شدن دارند. بنابراین تونلی در دو طرف درها تشکیل می‌شود تا ابتدا کسانی که داخل هستند، بیرون بیایند و سپس مسافران جدید سوار شوند. البته معمولاً بردباری جماعت بیرون از قطار چندان طول نمی‌کشد و در میانه‌های کار، جماعت به سمت داخل هجوم می‌برند. اوج رنج اما آنجاست که انگار همه برای این هنجارشکنی، منتظر طغیان اولین نفر هستند. انگار این سد تا زمانی پابرجا باقی است که نفر اول به دل جمعیت نزده باشد. بلافاصله بعد از این که صبر نخستین مسافر تمام می‌شود و با زیر پا گذاشتن همه قواعد خودش را توی واگن می‌اندازد، بقیه هم دنبالش راه می‌افتند. انگار ناگهان امکان خویشتنداری از همه سلب می‌شود و یک بلبشوی کامل به وجود می‌آید. برای آنها که بیرون ایستاده‌اند، سخت است که فرصت‌طلبی نفر اول را ببینند و همچنان به هنجارها پایبند باقی بمانند. احتمالاً آنها از خودشان می‌پرسند: «وقتی این بابا رفت داخل و راحت صندلی برای نشستن پیدا کرد، ما چرا الکی منتظر بمانیم؟» و این یقیناً یکی از بزرگترین مصائب اجتماعی زمانه ما است.

مشکل اینجاست که برخی از شهروندان ایرانی جاهای مختلف زندگی روزمره دقیقاً حکم همین نفرات دوم را دارند؛ کسانی که فکر می‌کنند، چون یک نفر قبل از آنها دزدی کرده، رابطه‌بازی داشته، حق را زیر پا گذاشته و هر خبط و خلاف دیگری انجام داده، پس راه باز است که خودشان هم همین تخلفات را تکرار کنند. بدبختانه انگار ما مشروعیت لازم برای انجام هر خطایی را از خطاکار قبلی می‌گیریم؛ یک وضع اسفبار که وقتی رواج می‌یابد، دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. هر بار مسافر مترو شدید به این قاب دردناک نگاه کنید. این چکیده جامعه ماست. هر وقت یاد گرفتیم روی اصول خودمان باقی بمانیم و با هنجارشکنی یک نفر دنبال سرش راه نیفتیم، پنجره امیدی رو به آینده باز خواهد شد.»

انتهای پیام

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

تور کربلا

banichap.com

دوره آموزش رپورتاژ آگهی

چاپ و بسته بندی

خرید رپورتاژ آگهی

مایکروسافت  شیائومی

  سامسونگ  گوشی  

مارک  اینتل 

 گواهینامه  قرمز 

 گورمن  تبلت

  آیفون  طراحی  

لایکا  تایوان

  یوتیوب  دوربین 

 اندروید  تاشو

  چین  گلکسی  پیکسل 

 ساعت  ای‌بی

  هوشمند  سطح 

 جدید  شرکت 

 معرفی  تجاری

  طرح