کد خبر : 96719
تاریخ انتشار : سه شنبه 25 آبان 1400 - 21:46
-

نگاهی به اِشکال‌های گفتاری و نوشتاری امروز

نگاهی به اِشکال‌های گفتاری و نوشتاری امروز

ایسنا/قزوین دکتر هادی انصاری، تحصیلکرده دکترای زبان و ادبیات فارسی، در مقاله‌ خود با عنوان «درست بنویسیم و درست بخوانیم» که آن را در اختیار ایسنا قرار داده است، می‌نویسد: درباره درست خواندن و گفتن و نوشتن، تاکنون بسیار گفته‌اند و نوشته‌اند و شنیده‌ایم و خوانده‌ایم؛ ولی کافی نیست. پاسداشت زبان فارسی و برطرف کردن اشکال‌ها،

نگاهی به اِشکال‌های گفتاری و نوشتاری امروز

ایسنا/قزوین دکتر هادی انصاری، تحصیلکرده دکترای زبان و ادبیات فارسی، در مقاله‌ خود با عنوان «درست بنویسیم و درست بخوانیم» که آن را در اختیار ایسنا قرار داده است، می‌نویسد: درباره درست خواندن و گفتن و نوشتن، تاکنون بسیار گفته‌اند و نوشته‌اند و شنیده‌ایم و خوانده‌ایم؛ ولی کافی نیست. پاسداشت زبان فارسی و برطرف کردن اشکال‌ها، نمی‌تواند به چندنوشته، برنامه، کتاب و جزوه منحصر باشد و اگر هر روز هم یادآوری شود، تکراری نخواهد بود و تأثیرخود را خواهد گذاشت.

بدین منظور بر آن شدیم تا برخی اشکال‌های رایج امروزی را که در گفتار و نوشتار مردم، فراوان دیده و شنیده می‌شود، یادآوری و اصلاح کنیم تا شاید بتوانیم در راه درست خواندن و درست نوشتن واژه‌ها، اصطلاح‌ها، عبارت‌ها و درنهایت برای پاسداشت زبان فارسی قدمی برداریم.

بَرِ خیابان / بحرِ خیابان

شاید همهٔ افرادی که در کار مشاوره و املاک و بنگاه معاملاتی‌اند، واژهٔ (بَر) را (بحر) با (ح) یا (بهر) با (ه) می‌نویسند و می‌خوانند. مثلاً: این مِلک، در بحر خیابان واقع شده یا؛ فلان ساختمان در بحر است و… بسیار نادر است کسی این واژه را دراین‌باره درست بیان کند و معنی (بَر) را بداند و به‌درستی بخواند و بنویسد. (بَر) در زبان فارسی به معنی پهلو، کنار، سمت، جنب و… است. در متون ادب فارسی فراوان به کار رفته است. (بحر) با (ح) به معنی دریاست. (بهر) هم به معنی بهره، نصیب، قسمت، ازبهرِ، برای و… است. با این توضیح، باید بگوییم و بنویسیم: این مِلک، برِ خیابان است، نه بحرِ یا بهرِ خیابان. مسلّماً به دلیل بی‌توجهی به زبان فارسی و کم‌سوادی است که این‌گونه واژه‌های غلط در جامعه رایج می‌شود. نکته در این جاست که اگر فرد آگاه و دلسوزی چنین اشکال‌هایی را یادآوری کند، متأسفانه به سبب برخورد نامحترمانه و زشت و عدم پذیرش، گوینده از گفتن خود پشیمان می‌شود!

بِسمِ اللّهِ الرّحمنِ الرّحیم

این عبارت عربی که در زبان اهل خط و نگارش به (بسمله) هم معروف است، نخستین کلامی است که ما برای آغاز کار یا سخن بر زبان می‌رانیم. حرف (ر) در (الرّحمن) و (الرّحیم) از حروف شمسی است، فلذا مُشدّد خوانده می‌شود. متأسّفانه برخی مجریان و گویندگان و کسانی که قصد سخن گفتن دارند، هنگام آغاز سخن، حرف (ر) در (الرّحمن) و (الرّحیم) را بدون تشدید تلفّظ می‌کنند. یعنی به‌صورت (بِسمِ الّا هِ رحمانِ رحیم) می‌خوانند. صد البتّه که این‌گونه ادا کردن و خواندن کاملاً نادرست است و هجاهای (هِرّ) و (نِرّ) باید با تشدید کامل (ر) خوانده شود. هجاهای (هِرّ) و (نِرّ) یادآور ضرب‌المثل معروف است: (فلانی هِرّ و نِرّ سرش نمی‌شود یا نمی‌شناسد) بی‌تردید ریشهٔ این مَثَل و حکمت به همین درست خواندن (بسمِ اللّهِ الرّحمنِ الرّحیم) مربوط می‌شود و قدما تأکید زیادی بر درست خواندن عبارت‌ها داشتند.

بلیت / بلیط

بلیت واژهٔ فرانسوی است. تکّه کاغذ چاپ شده است که می‌خرند و در هنگام ورود به تماشاخانه وسینماو… ارائه می‌کنند. گاهی با (ط) می‌نویسند (بلیط) که نادرست است و بهتراست با (ت) نوشته شود؛ بلیت.

بهای کتاب / بهاء کتاب

بَها، بدون (همزهٔ) واژهٔ فارسی است. یعنی قیمت و ارزش. بَهاء، با (همزهٔ) عربی است یعنی روشنایی، درخشندگی و نورانیّت. دربارهٔ کتاب، اگر قیمت آن منظور باشد باید بگوییم: بهای کتاب، نه بهاء کتاب. روزگاری در پشت جلدکتاب ها می‌نوشتند: بهاء کتاب …. ریال. درحالی‌که قصدشان قیمت بود، نه درخشش و نورانیت! با این توضیح باید بگوییم: بها یا بهای کتاب……ریال. در زبان فارسی از واژهٔ (بها) فعل (بها دادن) را ساخته‌اند. یعنی بها و قیمت چیزی را پرداخت کردن. گاهی بها دادن باارزش نهادن جابه‌جا به کار می‌رود. معمولاً می‌گویند: به کار ما هیچ بهایی نمی‌دهند. درصورتی‌که منظور گوینده این است که به کار ما ارزش نمی‌گذارند و ارزش قائل نمی‌شوند. در این‌گونه جمله‌ها به‌جای (بها دادن) باید از افعال زیر استفاده کنیم. ارزش نهادن، ارزش گذاشتن، ارزش قائل شدن، ارج نهادن، مهم دانستن.

بهبود/ بهبودی

بسیاری از واژه‌های فارسی و عربی، اسم مصدرند و معنای مصدری دارند و نیازی (بهٔ) مصدری ندارند. مانند: بهبود، سلامت، خلاص، راحت، قحط و… . چون در خودشان معنای مصدری وجود دارد. بهبود (به + بود) به معنی بهبودی و خوب و سالم بودن است و دیگر نیازی (بهٔ) نیست. چند مثال دیگر: به امید حق، بوی بهبود اوضاع می‌آید. یا؛ برای بهبود وضع جسمانی خودتان، استراحت کنید. یا؛ حال بیمار رو به بهبود گذاشته است.

انتهای پیام

منبع:ایسنا

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

تور کربلا

banichap.com

دوره آموزش رپورتاژ آگهی

چاپ و بسته بندی

خرید رپورتاژ آگهی

مایکروسافت  شیائومی

  سامسونگ  گوشی  

مارک  اینتل 

 گواهینامه  قرمز 

 گورمن  تبلت

  آیفون  طراحی  

لایکا  تایوان

  یوتیوب  دوربین 

 اندروید  تاشو

  چین  گلکسی  پیکسل 

 ساعت  ای‌بی

  هوشمند  سطح 

 جدید  شرکت 

 معرفی  تجاری

  طرح