نگاهی به کاربردهای کلمه «احسان» در قرآن کریم
استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی با اشاره به معانی و تفسیر واژه احسان در قرآن کریم گفت: یکی از معانی احسان کاری را با کیفیت اعلا و تمام عیار انجام دادن و حق مطلب را ادا کردن است. علیرضا آزاد در کانال خود در فضای مجازی با اشاره به آیات سوم و چهارم سوره
استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی با اشاره به معانی و تفسیر واژه احسان در قرآن کریم گفت: یکی از معانی احسان کاری را با کیفیت اعلا و تمام عیار انجام دادن و حق مطلب را ادا کردن است.
علیرضا آزاد در کانال خود در فضای مجازی با اشاره به آیات سوم و چهارم سوره لقمان و تفسیر واژه «احسان» در قرآن کریم، اظهار کرد: از کلمه «حسن» در طول ۲۳ سال نزول قرآن به نسبت یکسانی در سورههای مکی و مدنی استفاده شده است. ریشه «حسن» در زبان عربی به معنای زیبایی و نیکویی است و راغب اصفهانی در کتاب «مفردات» که یکی از کتابهای جدی و معتبر در تحلیل واژگان قرآن است میگوید که حسن عبارت است از هر چیزی که بهجتآفرین و شادیبخش باشد و مورد رغبت و آرزو شود.
وی ادامه داد: کلماتی که از ریشه حسن است از جمله محسنین و احسان در ۲ معنای زیبایی و نیکویی بیشتر به کار رفتهاند و از جمله موارد این کاربرد آن میتوان به آیه ۵۲ سوره احزاب اشاره کرد. خداوند در این آیه خطاب به پیامبر میفرماید «لا یَحِلُّ لَکَ النِّسَاءُ مِنْ بَعْدُ وَلَا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَکَتْ یَمِینُکَ وَکَانَ اللَّهُ عَلَیٰ کُلِّ شَیْءٍ رَقِیبًا» به این معنی که «ای رسول بعد از این زنان دیگر نه عقد هیچ زنی به تو حلال است و نه تبدیل کردن، هرچند که زیباییشان تو را به شگفت آورد». تبدیل کردن به معنای جایگزین کردن زنی به جای زن دیگر است و در این آیه واژه «حُسنُهُنَّ» به احتمال بسیار به معنای زیبایی ظاهری به کار رفته است.
آزاد با اشاره به آیات هشت سوره عنکبوت و ۱۵ سوره احقاف عنوان کرد: خداوند در این آیات میفرماید «وَوَصَّیْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْنًا» و «وَوَصَّیْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا» که در این آیات «حُسْنًا» و «إِحْسَانًا» به معنای کار و رفتار نیکو به کار رفته و میبینیم که الزاما به معنای زیبایی ظاهری به کار نمیرود و هر ۲ معنای زیبایی و نیکویی برای ریشه «حَسَنَ» در قرآن آمده است.
وی با اشاره به اینکه مجموع استعمالهای واژه «حَسَنَ» در قرآن عمدتا در سه معنا خلاصه میشود، بیان کرد: حَسَن به معنای تفضل و نیکی به دیگری یا به معنای انجام نیکو و تمام عیار یک کار و یا به معنای رفتار صالح است. برای هر کدام از معنای این واژه، آیات و روایاتی را میتوان مثال زد. برای نمونه در آیه ۸۳ سوره بقره آمده «وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَیٰ وَالْیَتَامَیٰ وَالْمَسَاکِینِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا» که در آن کلمه «حُسْنًا» به معنای نیکو آمده است و پیام جمله به این معناست که با مردم نیکو سخن بگویید. همچنین در آیه ۶۰ سوره الرحمن آمده است «هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ» که در آن «الْإِحْسَانِ» به معنای نیکی کردن به دیگران استفاده شده است. همچنین امیرالمومنین(ع) در حکمت ۲۳۱ نهجالبلاغه میفرماید «عدل رعایت انصاف است و احسان، تفضل به مردم است» در اینجا «تفضل» به معنای بخشش و عطا کردن است که حضرت علی (ع) با واژه احسان بیان کردهاند.
استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه معنای دوم واژه حسن معنای دقیقی است و در موارد کاربردی باید درباره آن بیشتر تحقیق کرد، گفت: در معنای دوم که کمتر مورد توجه بوده «احسان» به معنای انجام نیکو و کامل امور است. خداوند در سوره مومنون میفرماید «أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» به این معنی که از حیث خالق بودن، کاملترین، تمام عیارترین و به حد غایت با کیفیت خلق کردن و حق مطلب را ادا کردن. همچنین در آیه ۷ سوره سجده خداوند میفرماید «الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ» که در آن واژه «أَحْسَنَ» به معنای تمام عیار و حق مطلب را به جا آوردن است. معنای دوم واژه «احسان» بسیار ویژه است و زمانی که انسان احسانگونه عمل میکند به این معناست که حق مطلب را به جا آورده و تمامعیار عمل کرده است. معنای سوم واژه «حَسَنَ» به معنای رفتار صالح و عمل نیکو است که در آیه ۱۰ سوره مبارکه زمر استفاده شده است که در آن خدا میفرماید «قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ ۚ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَٰذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَهٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهٌ إِنَّمَا یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ».
آزاد با اشاره به چند نکته کاربردی در خصوص این واژه، ادامه داد: ۲ معنای نیکویی و زیبایی در واژه حسن در کنار هم نشسته است. در فلسفههای جدید بحث بسیار مفصلی داریم که آن هم رابطه میان امر زیبا و امر خوب است که البته بعضیها حقیقت را به عنوان ضلع سوم اضافه میکنند. این موضوع بسیاری از فلاسفه اسلامی همچون فارابی و در غرب هگل است که زیبا چیست؟ آیا جدا از باور ما و جدا از قضاوت ذهن ما امر زیبا و امر خوب وجود دارد یا اینکه خوبی و زیبایی اعتباری است که ما به اموری میدهیم؛ برای نمونه طلا به خودی خود ارزشمند است، اما پول به اعتبار اینکه در بانک مرکزی پشتوانه از اجناس گرانبها دارد ارزشمند میشود. امر زیبا و امر خوب که در واژه «حسن» جمع شده است، آیا ارزش خودشان را از ذات خودشان گرفتهاند یا به واسطه اعتباری است که ما به آنها دادهایم و این که ارزش امور عموما از کجا میآید؟ این بحث بسیار مفصلی است که حتی فیلسوفان زیادی هم درباره فلسفه ارزش، کتابهایی را نوشتهاند.
وی ادامه داد: این مسائل موضوعات پیشا تفسیر است و ما قاعدتا باید در یک عرصه دیگری تکلیفمان را با این بحثها روشن کنیم و بعد در تفسیر قرآن از آن سخن بگوییم. شاید هم عدهای بگویند که ما باید اینها را از دل تفسیر دربیاوریم که البته اگر امکان آن وجود داشته باشد، ایرادی به آن وارد نیست و بسیار هم خوب است. در این باب، کتابهای فراوانی نوشته شده و کسی که میخواهد قرآن را بفهمد، لازم است که یک اشارهها و نگاههایی را به این موضوع داشته باشد و این مسائل، مبانی و اساس بحثهایی است که در ادامه آن، به فلسفه اخلاق ختم میشود. این که ارزش امر اخلاقی از کجا میآید و خوب بودن امر اخلاقی به چیست؟ عمدتاً در رویکردهای سنتی، ارزشها را از متافیزیک میگرفتند. امروزه عده زیادی تلاش میکنند، از خود عالم فیزیک ارزش استخراج کنند که البته من به درست و غلط بودن این راه کاری ندارم، اما صحبت من این است که این نظام ارزشی ما است که در نهایت تعیین میکند ما تلقیمان نسبت به انسان، نسبت به دین، نسبت به اخلاق، نسبت به محیط زیست و دیگر امور چگونه باشد و باید تکلیفمان را با نظامهای ارزشی روشن کنیم.
این استادیار دانشگاه فردوسی مشهد گفت: واژه حسن که مفهوم محسن و احسان را از آن میگیریم از جمله نکات جذاب در آن این است که مفهوم خوب و زیبا، هر ۲ در این واژه جمع شده است و از این جهت، کنکاش در این واژه میتواند برایمان باز کند تا نظام ارزشی قویتری را به دست بیاوریم. یکی از معانی احسان تفضل و انجام کار نیک است. از جمله نکاتی که در این تعریف وجود دارد این است که گاهی نه به شکل ایجابی، بلکه به شکل سلبی، انجام ندادن یک سری کارها مثل انتقامجویی خودش از مصادیق احسان قلمداد میشود. صرفاً این نیست که کاری انجام دهیم تا احسان صدق کند، گاهی اوقات که کاری انجام نمیدهیم نیز احسان صدق میکند. برای نمونه در آیه ۹۰ سوره یوسف هنگامی که حضرت یوسف(ع) از انتقام برادرانش چشم پوشید، از کلمه «مُحسِنین» در وصف حضرت یوسف استفاده شده است.
آزاد ادامه داد: مُحسِنین کسانی هستند که چه در زمانی که وسعت رزق دارند و چه حتی در زمانی که تنگ دست هستند، انفاق را فراموش نمیکنند و خداوند در سوره آل عمران آنها را اینگونه توصیف میکند. صفت دومی که در قرآن برای مُحسِنین آمده و میتوان به اشاره کرد، این است که زمانی که انسان خشم خود را فرو میخورد و سکوت میکند، در حال احسان کردن است. خداوند در سوره آل عمران سه صفت برای مُحسِنین عنوان میکند که ۲ صفت سلبی است. پس احسان فقط این نیست که حتما باید کاری را انجام داد، بلکه گاهی کاری را نباید انجام داد.
وی با اشاره به اینکه معنای دوم احسان کاری را با کیفیت اعلا و تمام عیار انجام دادن و حق مطلب را ادا کردن است، اضافه کرد: در فضای عرفانیمان داریم که مقام احسان، یکی از مقامات سیرالسلوک علی الله است و آن زمانی است که سالک علی الله به مرحله رویت خدا میرسد. این رویت با چشم ظاهری نیست بلکه با چشم دل است و البته که کسی این حق را نمیتواند ادا کند ولی کسی که نزدیک به این مقام میرسد، احسان نامیده میشود.
منبع: ایسنا
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰